تاثیر تخصص یافتگی نیمکره های مغزی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری پایه اول تا سوم ابتدائی

در این پژوهش از روش تحقیق تحلیلی پس رویدادی نوع عـلّی – مقایسه ای1 (دلاور1386)استفاده شده است واز طریق مقایسه متغیرها سعی در تعیین موقعیت ومطالعه عوامل تعیین کننده دارد وگروه مداخله را با مطابق سنی آن مقایسه می کند.ابتدا نمونه ها بر مبنای ملاک های ورورد به پژوهش انتخاب شدند واز آنان آزمون پیشرفته ادراک – دیداری فراستیگ به عمل آمد .در مرحله بعد نتایج آزمون مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. گروه مداخله ، دانش آموزان کلاس اول تا سوم ابتدائی مدارس عادی منطقه شرق تهران که محدوده سنی آنان 79 ماه تا 96 ماه می باشند . با توجه به این پژوهش می توان موارد زیر را استنباط کرد : - میانگین بهره ادراکی کودکان دارای اختلال یادگیری با میانگین بهره ادراکی کودکان عادی همسن آنها تفاوت معنی داری دارد. - کودکان دارای اختلال یادگیری در هماهنگی حرکتی چشم عملکردی کمتر از سن تقویمی خود ندارند . - کودکان دارای اختلال یادگیری در تشخیص شکل از متن چشم ، ثبات شکل ، ادراک فضایی ، ارتباط فضایی ، عملکرد کمتر از سن تقویمی خود دارند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که استفاده از این آزمون در ابتدای ارزیابی کودک دارای اختلال یادگیری می تواند مورد استفاده قرار بگیرد . تعیین سطوح مشکلات ادراک دیداری واندازه گیری ان می تواند در طراحی برنامه درمانی کار آمدبرای کمک وغلبه بر ناتوانی های یادگیری موثر باشد.از ان گذشته این آزمون برای هر سه نوع اختلال یادگیری بدون تفکیک از هم می تواند انجام شود واثر بخش باشد.این آزمون بعنوان یک لوحه برای کودکان مهد کودک آمادگی وپایه اول استفاده شود.یا بعنوان وسیله ارزشیابی بالینی توسط کاردرمانگر برای کودکان سطوح بالاتر که از مشکلات یادگیری رنج می برند استفاده شود.گرچه همچنان تاکید می شود درمانی موفق خواهد بود که به همه جنبه های اختلال بپردازد وآزمون پیشرفته ادراکی دیداری فراستیگ یکی از آنان است.